بیانیه ای در مورد برابری حقوق مرد و زن
بسم الله رحمن الرحیم
به تماشا سوگند
- وبه آغاز کلام
- وبه پرواز کبوتر از ذهن
- واژای در قفس است
- با عرض سلام و خسته نباشید خدمت کاربران محترم
- این مطلب در مورد قضاوت زنان و برابری حقوق مرد و زن در جا معه میباشد و هیچ ربطی به مسائل سیاسی ندارد و امید وارم شما و هیچ کس دیگر برداشت سیاسی از این مطلب ننمایید.
- در ضمن ما قصد توهین به هیچ گروه یا جنس خاصی را نداریم این مطلب فقط جهت شفاف سازی مسائل و احکام دینی میباشد وامیدواریم باگوش دل اظهار عقیده نمایید نه از روی تعصب و منییت.
- متاسفانه این روزها حرفها و خبرهای گونا گونی در مورد برابربی حقوق زنان و مردان به گوش میرسد که بی ربط به مثلا جهانی شدن و همگامی با ملل جهان نمیباشد کسانی که میگویند زن باید همگام با مرد کار کند همانهایی هستند که ادعای عقلانیت کرده میگویند احکام شرع با تفکرات ما سازگاری نداشته وعقلایی نیستند همینها کسانی هستند که تمدن هزاره های ایران را انکار کرده و به تقلید پرداخته اند آنهم فقط در برخی از حوزه ها که به قول خودشان با عقلشان سازگار است اینها هرگز پیشرفتهای صنعتی یا فرهنگی را در راستای جهانی شدن مد نظر قرار نمیدهند ما اگر کمی فکر کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که اگر دین میگوید قضاوت برای زنان جایز نیست حتما دلیلی دارد یا اگربرای زنان حد معینی در روابط اجتماعی تعیین کرده یقینا منفعتی دارد که عقل ما قاصر از درک آن میباشد بر فرض مثال اگر معتقد به برابری مردان و زنان باشیم باید بگوییم که زنان هم میتوانند مانند مردان شوهران متعدد داشته باشند که به هیچ عنوان معقول و مورد تعیید هیچ یک از ملل جهان نمیباشد.اگر بانوان ما به فقهیات اهمیت میدادند امروزه جامعه دچار این مشکلات نبود که بیشترین دود ان به چشم خودشان برود امروزه زنان بجای اهمیت به مردان خانه و فرزندان به دنبال منافع خود میباشند که اگر این چنین نیود ما شاهد روز افزون خیانت و طلاقهای مکرر نبودیم. این جریان مانند باتلاقیست که هرچقدربیشتر دست وپا میزنیم بیشتر درآن فرو میرویم و همچنان خود را به ندانم کاری میزنیم. واقعا تاسف بار است برای مردمی که تمدنی چند هزار ساله دارند به دنبال تقلید از ملتی باشند که تمدنشان حتی به یک قرن هم نمیرسد کسانی که درسالهای نه چندان دور زنان را حتی جزو انسانها نمیدانستند و اکنون هم ازسادگی آنها سوء استفاده کرده وبه بهانه های مختلف از جمله برابری حقوق مرد و زن ازانها بهره کشی کرده وبه عنوان کالا می انگارند در حالی که ارزش زن والا تر ازاینهاست تا حدی که اولین کسی که وارد بهشت خواهد شد از میان زنان است(حضرت فاطمه ص) زنان مانند مرواریدی میباشند که باید میان صدف محفوظ باشند مگربرای محرم خود وگرنه مورد طمع ودست اندازی هوسبازان و منفعت طلبان زبان چرب خواهند شد که جز نوک دماغ خود جایی را نمیبینند .ما باید مطیع اوامر الهی و احکام دین باشیم تا رستگار شویم نه اینکه در پی تغییر حدوداتی باشیم که شارع مقدس تعیین نموده اند برای مثال اگر شارع مقدس میگوید حد لواط اعدام و مرگ میباشد حتما تمام جوانب را سنجیده و میگوید اگر کمی تعقل کنیم میبینیم بنای حد بر این بوده که ثابت نشود پس اگر ثابت شد معلوم میشود که مظنون تا چه حد انسان پست و مزمونی بوده که حدش ثابت شده است و او کسی نیست مگر مفسد فی الارض که وجودش جز نکبت وزیان برای بشریت نمیباشد که کمترین مجازاتش مرگ میباشد. پس به این نتیجه میرسیم که حدودات تعین شده از طرف شارع برای ما جز منفعت چیزی ندارد و با آنهاست که میتوانیم خود را زیر چتر الهی حفظ نموده و به کمال برسیم.
- در زیر احادیثی در مورد قضاوت اورده شده است که امیدوارم بعد از مطالعه انها نظرات خود را در مورد این پست به اطلاع ما برسلنید
- آيا قاضي مي تواند اظهار خستگي و ناراحتي كند؟
- امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام:
- لِشُرَيحٍ: إيّاكَ والتَّضَجُّرَ والتَّأذِّيَ في مَجلِسِ القَضاءِ ، الذي أوجَبَ اللّهُ فيهِ الأجرَ ، ويُحسِنُ فيهِ الذُّخرَ لِمَن قَضى بالحَقِّ .
- امام على عليهالسلام:
- - خطاب به شريح- : مبادا در مجلس قضاوت اظهار خستگى و ناراحتى كنى ؛ مجلسى كه خداوند در آن پاداش قرار داده و براى كسى كه به حقّ داورى كند ذخيره خوبى در نظر گرفته است .
- الكافي : 7 / 413 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 470
- آيا شاكي مي تواند ميهمان قاضي باشد؟
- الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
- إنَّ رجُلاً نَزَلَ بأميرِ المؤمنينَ عليهالسلام فمَكَثَ عِندَهُ أيّاما ، ثُمّ تَقَدَّمَإلَيهِ في خُصومَةٍ لم يَذكُرْها لأميرِ المؤمنينَ عليهالسلام ، فقالَ لَهُ : أخَصمٌ أنتَ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : تَحَوَّلْ عنّا ، إنَّ رسولَ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم نَهى أن يُضافَ الخَصمُ إلاّ ومَعهُ خَصمُهُ .
- امام صادق عليهالسلام :
- مردى بر امير المؤمنين عليهالسلام وارد شد و چند روزى ميهمان آن حضرت بود . سپس نزد ايشان دعوايى مطرح كرد كه قبلاً (يعنى از روز اول ورودش) با اميرالمؤمنين در ميان نگذاشته بود . حضرت فرمود : تو شاكى هستى ؟ عرض كرد : آرى . امام فرمود : از پيش ما برو ؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم نهى فرمود ، از اين كه شاكى بدون حضور طرف دعوايش ميهمان (قاضى) باشد .
- الكافي : 7 / 413 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 472
- قاضي ها چند گروهند و چه گروهي بهشتي است؟
- الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
- القُضاةُ أربَعةٌ : ثلاثةٌ في النارِ وواحِدٌ في الجَنّةِ : رجُلٌ قَضى بجَورٍ وهُو يَعلَمُ فهُو في النارِ ، ورَجُلٌ قَضى بجَورٍ وهو لا يَعلَمُ فهُو في النارِ ، ورجلٌ قَضى بالحَقِّ وهُو لا يَعلَمُ فهُو في النارِ ، ورجُلٌ قَضى بالحَقِّ وهو يَعلَمُ فهُو في الجَنّةِ .
- امام صادق عليهالسلام :
- قاضيان چهار گروهند : سه گروه در آتشند و يك گروه در بهشت . مردى كه دانسته حكم ناحقّ صادر كند ، اين قاضى در آتش است . مردى كه ندانسته (و بىاطلاع از احكام و قوانين) حكم ناحقّ دهد ، اين نيز در آتش است . مردى كه ندانسته حكم درست و حقّ صادر كند ، اين هم در آتش است و مردى كه دانسته حكم حقّ و درست را صادر كند ، اين قاضى در بهشت است .
- الكافي : 7 / 407 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 472
- قاضي در چه كارهايي بايد به ظاهر، حكم كند؟
- امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام :
- خَمسَةُ أشياءَ يَجِبُ علَى القاضي الأخْذُ فيها بظاهِرِ الحُكمِ : الوِلايَةُ والمَناكِحُ والمَواريثُ والذَّبايحُ والشَّهاداتُ ، إذا كانَ ظاهرُ الشُّهودِ مَأمونا جازَت شَهادَتُهُم ولا يَسألُ عن باطِنِهم .
- امام على عليهالسلام :
- پنجچيز است كه بايد قاضى (درباره آنها)بهظاهِر حُكم عمل كند : ولايت (حقّ ولايت و سرپرستى كه خداوند ، يا امام براى هر كس ، يا ولىّ طفل قرار داده است) ، همسران (يعنى مسأله زناشويى كه بين مسلمانان مشهوراست) ، ميراثها ، ذبايح(حلال بودن كشتار مسلمانان) و شهادات . هر گاه شهود ، در ظاهر امين و در خور اعتماد باشند ، شهادتشان پذيرفته است و لازم نيست از باطن آنها جست وجو كرد .الخصال : 311 / 88 منتخب ميزان الحكمة : 472
- حضرت مهدي – عجل الله تعالي فرجه الشريف - چگونه قضاوت خواهد نمود؟
- الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام:
- إذا قامَ قائمُ آلِ محمّدٍ علَيهِ وعلَيهِمُ السلامُ حَكَمَ بينَ الناسِ بحُكمِ داودَ ، لا يَحتاجُ إلى بَيِّنةٍ ، يُلهِمُهُ اللّهُ تعالى فَيَحكُمُ بعِلمِهِ .
- امام صادق عليهالسلام :
- زمـانـى كـه قـائم آل محمّد عليهالسلام ، قـيام كند ، به حكم داود ميان مردم داورى مىكند و نيازى به بيّنه (شهود و مدرك) ندارد . خداوند متعال اين حكم را به او الهام مىكند و او به علمش قضاوت مىكند .
- بحار الأنوار : 14 / 14 / 23 منتخب ميزان الحكمة : 472
- قاضي در چه وقت هايي نبايد قضاوت كند؟
- امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام:
- لِشُرَيحٍ: لا تُسارَّ أحَدا في مَجلِسِكَ ، وإن غَضِبتَ فَقُمْ ، فلا تَقضِيَنَّ فأنتَ غَضبانُ .
- امام على عليهالسلام:
- - خطاب به شريح- : در مجلس قضاوت با كسى در گوشى صحبت مكن و اگر عصبانى شدى ، برخيز و در حال خشم هرگز داورى مكن .
- الكافي : 7 / 413 / 5 منتخب ميزان الحكمة : 470
- رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
- أ نّهُ نَهى أن يَقضيَ القاضي وهُو غَضبانُ أو جائعٌ أو ناعِسٌ .
- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم از اين كه قاضى در حال خشم يا گرسنگى و يا چُرت زدن قضاوت كند ، نهى فرمود .
- مستدرك الوسائل : 17 / 349 / 21544 منتخب ميزان الحكمة : 470
- امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام:
- لِشُرَيحٍ: ولا تَقعُدَنَّ في مَجلِسِ القَضاءِ حتّى تَطعَم .
- امام على عليهالسلام:
- - خطاب به شريح- : در مجلس قضاوت منشين ، مگر اين كه قبلاً چيزى بخورى .
- الكافي : 7 / 413 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 472
- دست رحمت الهي تا چه زماني بر سر قاضي است؟
- رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
- ما مِن قاضٍ مِن قُضاةِ المُسلمينَ إلاّ ومَعهُ مَلَكانِ يُسَدِّدانِهِ إلَى الحَقِّ مالَم يُرِدْ غيرَهُ ، فإذا أرادَ غيرَهُ وجارَ مُتَعمِّدا تَبَرَّأَ مِنهُ المَلَكانِ ووَكَلاهُ إلى نفسِهِ .
- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
- هيچ قاضىاى از قاضيان مسلمانان نيست ، مگر اين كه دو فرشته با اويند و تا زمانى كه خواهان حقيقت باشد ، او را به سوى آن راهنمايى مىكنند . امّا هر گاه در پى حقيقت نبود و عمدا ستم و حقّ كشى كرد ، آن دو فرشته از او بيزارى مىجويند و وى را به خودش وامىگذارند .
- كنزالعمّال : 14993 منتخب ميزان الحكمة : 472
- امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام :
- يَدُ اللّه فوقَ رَأسِ الحاكِمِ تُرَفرِفُ بالرَّحمَةِ، فإذا حافَ وَكَلَهُ اللّهُ إلى نفسِهِ .
- امام على عليهالسلام :
- دست رحمت خدا ، بر فراز سر قاضى در حركت است . پس هر گاه ستم و حقّ كشى كند ، خداوند او را به خودش وا مىگذارد .
- الكافي : 7 / 410 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 472
- آيا زن مي تواند قاضي شود؟
- رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
- لا تكونُ المَرأةُ حَكَما تَقضي بينَ العامَّةِ .
- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
- زن ، نبايد قاضى باشد و ميان مردم داورى كند .
- كنز العمّال : 14921 منتخب ميزان الحكمة : 472
- الإمامُ الباقرُ عليهالسلام :
- إنّ المرأةَ لا تُولَّى القَضاءَ ولا تُولَّى الإمارَةَ .
- امام باقر عليهالسلام :
- زن ، نه عهدهدار مـسند قـضاوت مىشود و نه عهدهدار منصب امارت .
- بحار الأنوار : 104 / 275 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 472
- قضاوت زنان از نگاه فقها
- عدم صلاحيّت زن براي قضاوت، بين فقهاي شيعه (و اغلب فقهاي سنّي) اجماعي است. شهيد ثاني در مسالك مينويسد:
- «امّا شرط مرد بودن قاضي به دليل مناسب نبودن زن براي اين منصب ميباشد؛ زيرا همنشيني و اختلاط با مردان و بلند حرف زدن در بين آنها كه از لوازم منصب قضاوت است، براي زن سزاوار و جايز نيست. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: مردمي كه زن فرمانرواي آنها باشد، سعادتمند نخواهند شد.»
- صاحب جواهر مينويسد:
- «اما شرط مردي براي قاضي به دليل اجماع و سخن پيامبر صلي الله عليه و آله است كه فرمود: مردمي كه زن فرمانرواي آنها باشد، سعادتمند نخواهند شد و در حديثي ديگر كه فرموده است: زن متولّي قضاوت نميشود... و اين تأييد ميشود با ناتواني زن از اداره اين منصب و اينكه همنشيني با مردان و بلند سخن گفتن در ميان آنان براي او روا نيست. همچنين نصوصي كه در مورد نصب قاضي در زمان غيبت است، ظهور در غير زن دارد و بلكه در بعضي از روايات به مرد تصريح شده است.
- علامه طباطبايي مينويسد:
- «ممنوعيت زنان از حضور در جهاد مانند ممنوعيت از تصدي قضاوت و ولايت، سنت مسلمي در اسلام است.
- گروهي ديگر از روايات، از مشورت با زنان نهي كردهاند كه مؤيّد نقص زنان در تصدّي امور اجتماعي و حكومتي است:
- قال علي عليه السلام:
- 20. ايّاك ومشاوَرَةَ النساء الاّ مَنْ جَرِّبْتَ بكمال عقلٍ فَانِّ رأيَهنُّ الي اَفْنٍ وعَزْمَهُنِّ الي وَهْنٍ.
- از رأي زدن با زنان بپرهيز؛ زيرا ايشان را رأيي كممايه و عزمي ناتوان است. مگر زني كه رشد عقلي او را آزموده باشي.
- قال رسولالله صلي الله عليه و آله:
- 21. شاورُوا النساء و خالفُوهُنِّ فَانِّ خلافَهُنِّ بَرَكة.
- با زنان مشورت كنيد و سپس با [رأي] آنان مخالفت بورزيد كه در مخالفت با آنان بركت است.
- 22. اربَعَة مُفْسدَة للقلوب ... وَالاخذ برأيهنِّ.
- چهار چيز تباهكننده دلها است: ... و عمل به رأي زنان.
- قال الصادق عليه السلام:
- 23. ايّاكم و مشاورةَ النساء فانِّ فيهنِّ الضعف و الوهن و العجز.
- از رايزني با زنان بپرهيزيد؛ زيرا در آنها ضعف و سستي و ناتواني است.
- قال الباقر عليه السلام:
- 24. لاتشاورُوهُنِّ في النجوي وَلاتُطيعُوهُنِّ في ذي قرابةٍ.
- با زنان در اسرار مشورت نكنيد و از آنها درباره بستگان فرمان نبريد.
- رواياتي نيز درباره وضعيت زنان در آخرالزمان است كه به بياني ديگر مؤيّد مدّعا است. پيش از ذكر اين روايات بايد به اين نكته اشاره كنيم كه آنچه درباره نشانههاي آخرالزمان در احاديث آمده است، اغلب ـ جز در مواردي خاص ـ پديدههايي مذموم به شمار ميروند و لحن روايات به خوبي اين امر را نشان ميدهد:
- قال رسولالله صلي الله عليه و آله:
- 25. يُطيعُ الرجل زوجَتَهُ ويَعْصي والدَيه.
- ]از نشانههاي آخرالزمان اين است كه [مرد از همسرش فرمان ميبرد و نسبت به پدر و مادرش نافرماني ميكند.
- 26. يكونُ الرجل هَمُّهُ بَطْنُهُ وقبْلَتُهُ زَوْجَتُهُ ودينُهُ دراهمُهُ.
- همّت مرد شكمش، قبلهاش همسرش و دينش اموالش خواهد بود.
- 27. اذ استُعْملَ السُّفها وَشاوَرُوا النساء.
- آنگاه كه نابخردان بهكار گرفته شوند و زنان مورد مشورت قرار گيرند.
- 28. اذا رَفَعُوا البنيان وشاوَرُوا النسوان ويَكْثُرُ الاختلاط.
- آنگاه كه ساختمانها مرتفع ميگردد، با زنان رايزني ميشود و اختلاط زن و مرد فراوان ميشود.
- 29. اذا رَأيتَ المَرأَةَ تَقْهَرُ زوجَها وَتَعْمَلُ مالايَشتَهي وتُنْفقُ عليه من كَسبها فَيَرضي.
- آنگاه كه مشاهده كردي زن بر شوهرش چيره شده است و به رغم ميل او رفتار ميكند و از درآمدش بر شوهرش انفاق ميكند و شوهر رضايت ميدهد.
- 30. عندها امارَةُ النساء.
- در آن هنگام، زنان حكومت ميكنند.
- قال علي عليه السلام:
- 31. و ذلك اذا تَسلِّطَت النساءُ وَسَلِّطْنَ الاماء واُمَّرَت الصبيان.
- و آن [آخرالزمان] هنگامي است كه زنها و كنيزان حكمروايي ميكنند و از كودكان فرمان برده ميشود.
- 32. واذا غَلَبَت النساءُ عَلي الملك وَغلَبْنَ كُلِّ امْريٍ فلايُؤتي الاّ ما لَهُنِّ فيه هوي.
- و آنگاه كه زنان بر حكومت و بر هر مردي چيره شدند و هيچ عملي جز با تأمين خواست آنان انجام نشود.
- سيره مسلمين
- علاوه بر ادلّه قرآني و روايي، ميتوان به سيره مسلمين و اهل شريعت نيز بر ردّ ولايت، قضاوت و مديريت اجتماعي زنان استدلال كرد.
- از آغاز ظهور اسلام و بلكه از آغاز خلقت آدم و ظهور شرايع الهي تاكنون، خداوند، انبيا، اوصيا و مردم متشرّع، تدبير امور اجتماعي را بهدست زنان نميسپردهاند و به همين خاطر در تاريخ، زني را به عنوان پيامبر، امام، وصيّ، حاكم مشروع، قاضي، رئيس قوم و قبيله و گروه، كدخداي ده، فرماندار شهر و... سراغ نداريم. اين در حالي بوده است كه پيوسته زناني مؤمن و صالح و حتي بعضاً توانمند بر انجام برخي مسئوليتهاي اجتماعي حضور داشتهاند امّا به دليل آنكه شرايع و اديان آسماني تصدّي چنين نقشهايي را براي صنف زنان مشروع نميدانستهاند، از نصب آنان به اين مناصب خودداري ميكردند.
- آيةالله سيّدمحمّدحسين حسيني تهراني در اين مورد با عنوان «سيره عملي پايدار» مينويسد:
- «[يكي از دلايل عدم جواز حكومت و قضاوت زنان] سيره است كه بدون شك در اين مورد محقّق است و معناي سيره اين است كه فقها، علما و حاكمان مسلمان اعم از شيعه و سنّي از زمان پيامبر صلي الله عليه و آله تا زمان ما زن را متصدّي امارت و قضاوت نميكردهاند با وجود آنكه گروهي از زنان صاحب دانش و درايت و ارزشهاي اخلاقي در همه اعصار و دوره به دوره وجود داشتهاند. وقتي ما آرا و ديدگاههاي فقها و علما و حكام را در كتابهاي سيره و تاريخ ملاحظه ميكنيم، در مييابيم كه دليل خودداري آنها از نصب زنان به امارت و قضاوت، امري اتفاقي نبوده است بلكه مستند به سنّت شارع مقدّس و رسول مكرم صلي الله عليه و آله و پيروي از سنّت استوار و راه مستقيم شريعت بوده است، به گونهاي كه براي آنها امكان تجاوز و تخطّي از آن وجود نداشته است. اين سيره عملي مثل شهرت قولي [فقها] است كه براي استناد حرمت قضاوت و حكومت زنان كفايت ميكند.
- امیدوارم گفته هایم مورد تایید درگاه الهی و خوانندگان این مطلب افتاده باشد
- و هیچکدام از ما به دلیل اعتقادات غلط کافراز دنیا نرویم که در این صورت از زیان کارانیم.
- امیدوارم گفته هایم مورد تایید درگاه الهی و خوانندگان این مطلب افتاده باشد.
- به امید توفیقات روز افزون.